معنی سرتاسر، از اغاز تا انتها، کاملا، تمام شده، تمام (hguorht=) از میان، از وسط، از توی، بخاطر، بواسطه, معنی سرتاسر، از اغاز تا انتها، کاملا، تمام شده، تمام (اتلعخقاتف=) از میان، از وسط، از توی، بخاطر، بواسطه, معنی scتاsc، اx اyاx تا اjتiا، lاkgا، تkاk abi، تkاk (hguorht=) اx kdاj، اx msz، اx تmd، foاzc، fmاszi, معنی اصطلاح سرتاسر، از اغاز تا انتها، کاملا، تمام شده، تمام (hguorht=) از میان، از وسط، از توی، بخاطر، بواسطه, معادل سرتاسر، از اغاز تا انتها، کاملا، تمام شده، تمام (hguorht=) از میان، از وسط، از توی، بخاطر، بواسطه, سرتاسر، از اغاز تا انتها، کاملا، تمام شده، تمام (hguorht=) از میان، از وسط، از توی، بخاطر، بواسطه چی میشه؟, سرتاسر، از اغاز تا انتها، کاملا، تمام شده، تمام (hguorht=) از میان، از وسط، از توی، بخاطر، بواسطه یعنی چی؟, سرتاسر، از اغاز تا انتها، کاملا، تمام شده، تمام (hguorht=) از میان، از وسط، از توی، بخاطر، بواسطه synonym, سرتاسر، از اغاز تا انتها، کاملا، تمام شده، تمام (hguorht=) از میان، از وسط، از توی، بخاطر، بواسطه definition,